عالم وهابی سعودی و رییس اتحادیه وکلا در مدینه در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک، شیعیان را بی اصل و نسب خواند.
"سلطان بن زاحم" در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک از طریق شبکه های اجتماعی "تویتر" مدعی شد: "معتقدم اگر شیعیان مورد آزمایش قرار بگیرند، فقط تعداد بسیار کمی از آنها فرزند پدران خود هستند".
توهین بسیار رکیک این عالم سعودی با واکنش و اعتراض های گسترده ای در داخل عربستان و همچنین شبکه های اینترنتی مواجه شده است.
شکایت عالم شیعه عربستانی از بن زاحم
"سید حسن النمر" در واکنش به این توهین عالم سعودی از تصمیم خود برای شکایت قضایی علیه "بن زاحم" به دلیل توهین به همه شیعیان، خبر داد.
سید حسن النمر تأکید کرد، اظهارات بن زاحم موجب تفرقه افکنی است .. بازخواست بن زاحم مسئولیت طرفهای ذیربط برای مقابله با این فتنه انگیزی و کسانی است که فکر می کنند عربستان فقط متعلق به آنها است .
اعتراض شدید سنی ها به توهین بن زاحم
در همین راستا گروه بسیاری از سنی ها با اعتراض شدید به توهین های بن زاحم، صفحه ای را در شبکه های اجتماعی اینترنتی ایجاد کردند.
این افراد همچنین خواستار واکنش سریع "ملک عبدالله" شاه عربستان برای برخورد با بن زاحم بعنوان یکی از فتنه انگیزانی شدند، که فکر می کنند با تعرض به شیعیان مشهور می شوند.
گروهی از شهروندان سنی عربستانی نیز با انتقاد از توهین به هموطنان شیعه، خواستار لغو صلاحیت بن زاحم از سوی وزارت دادگستری شدند.
نتایج کانکور امسال، مانند هرسال دیگر، انتقادهایی را در پی داشت، با این تفاوت که میزان انتقادها در این سال به پارلمان هم سرایت کرد و مجلس سنا و نمایندگان را به واکنش در برابر آن واداشت. آنچه از ورای تمام جریانهای مربوط به کانکور بهدست میآید، این است که این روند بهشدت سیاسی شده است؛ هرکس به نوبه خود تلاش میکند تا بهنامهای گوناگون از این روند نفعبرداری کند. یکی بهنام این که ولایت مربوطهاش ناامن است، و دیگری بهنام اینکه ولایت مربوطهاش امن است، به امتیازگیری از این روند مشغول میباشند. از سویی هم، بحثها در مورد اینکه برای کدام قشر و منطقه چقدر سهمیه داده شود، بهشدت جریان دارد.
دلایل سیاسیشدن این روند، ضعف مدیریت نظام آموزشهای عالی افغانستان است. سوالی که متوجه وزارت تحصیلات عالی میشود، این است که چرا در هنگام طرح بودجه تلاشهای لازم به خرج نمیدهد تا بودجه آن وزارت افزایش یابد و از این طریق دست به ساختوساز اتاقهای درسی بیشتر در دانشگاههای موجود کشور بزند و یا هم برای دانشگاههای جدید ساختمان بسازد. آنگونه که روز گذشته وزارت تحصیلات عالی با درماندگی در صدد دفاع از کارنامههای خود در روند کانکور در مجلس نمایندگان بود و از تلاشهایش برای جذب دانشجویان بیشتر حرف میزد، چرا در زمان تصویب بودجه در پارلمان کشور در صدد این نبود تا برای افزایش بودجه سالانهاش تلاش کند و از کسانیکه امروز این وزارت را تحت فشار قرار میدهند، استمداد بجوید؟
وزارت تحصیلات عالی، با درخواست افزایش بودجه، میتوانست از یکسو به بلندبردن ظرفیتهای پذیرش دانشجویان بپردازد و از سویی دیگر به جلب و جذب کادرهای بیشتر و جوانتر که تحصیلات و ظرفیت بالایی دارند. همین اکنون دیده میشود که نصاب درسی دانشگاههای افغانستان، بهویژه دانشگاه کابل، آنقدر کهنه است که اگر برخی از شاگردان به مطالعات بیرون از حوزهی دانشگاه نپردازند، بدون شک، از دانش امروزی جهان عقب میروند. برخوردهای سلیقهای استادان با دانشجویان از دیگر مواردی است که برخی استادان نسل کهنهی دانشگاهها هنوز به آن معتقداند. وزارت تحصیلات عالی میتواند شرایط مناسب را برای جلب و استخدام استادانی که با دانش امروز مجهزاند، به میان بیاورد؛ استادانی که بهدور از برخوردهای سلیقهای و با رویکرد علمی و اکادمیک با دانشآموزان برخورد میکنند.
از سویی دیگر، زمانیکه وزارت تحصیلات عالی ظرفیتهایش را برای پذیرش پیش از برگزاری کانکور اعلام میکند، اکنون با کدام ظرفیت اضافی که در چند روز محدود بهدست آورده است، خواهان این است تا به برخی از اشتراککنندگان نمرات بیشتر بدهد و به این وسیله آنان را برای جذب به موسسات تحصیلات عالی دولتی آماده بسازد؟ اگر چنین ظرفیتی از قبل وجود داشت، پس باید در همان اول متقاضیان بیشتر جذب میشد. اکنون که بحث امتیازدهی و امتیازگیری از این روند و دادن نمرات اضافی به برخی از متقاضیان به میان آمده است، وزارت تحصیلات عالی باید به مردم پاسخ بدهد که چطور یکشبه توانست ظرفیتهای بیشتر را در موسسات تحصیلی مربوط به آن وزارت ایجاد کند؟ اعلام این خبر که وزارت تحصیلات عالی با دادن نمرات بیشتر به متقاضیان، آنان را به تحصیلات عالی جذب میکند، این خطر را بهدنبال دارد که در کنار یک آدم مستحق، نه آدم غیرمستحق، با استفاده از روابط سیاسی و قومی، وارد دانشگاهها شوند. وزارت تحصیلات عالی باید در اول حداکثر ظرفیتش را برای جذب دانشجویان میسنجید و بهاساس آن دانشجویان را جذب میکرد.
آنچه از لابلای اینهمه تجارب سالهای گذشته بهدست میآید، این است که سیستم کانکور همهساله در بازیهای سیاسی و قومی قربانی میشود و جوانانی که در جریان مکتب تلاش میکنند و آرزوهای بزرگی را در دل میپرورانند، ناامید و سرخورده میشوند. در مقابل، کسانیکه در جریان مکتب و درس توجهی به ساختن آیندهشان ندارند، با پناهبردن بر بازیگران سیاسی و قومی، به دانشگاهها راه مییابند.
راهحل این است که یک نظام مستقل و بهدور از هرنوع گرایش سیاسی و قومی، برای برگزاری امتحان کانکور به میان بیاید و این بار از روی شانههای وزارت تحصیلات عالی برداشته شود. چنین نظامی میتواند بهصورت مستقل و اکادمیک همهساله به ارزیابی ظرفیتهای وزارتهای تحصیلات عالی و معارف بپردازد و بههمان میزان دانشجو را به نهادهای تحصیلی در یک مرحلهی واحد معرفی کند تا جلو هرنوع فشار گروهی، سیاسی و قومی در معرفی افراد به موسسات تحصیلات عالی گرفته شود.
ادامه ناامنی در بخشهایی از کشور سبب شده است تا حکومت، با رویکرد امتیازبخشی، از این مناطق حمایت کند. افزایش در بودجه ولایات ناامن، افزایش در نمرههای کانکور، اولویت در بورسیهها و... از جمله اقدامهایی است که حکومت انجام داده است.
در انتخابات پارلمانی نیز حکومت تلاش کرد تا در برخی مناطق ناامن، به مردم کمک کند که بدون مشارکت مردم، افرادی را به نمایندگی از آنها وارد پارلمان سازد؛ اما این تلاشها پس از مقاومت گسترده نهادهای مدنی و جریانهای سیاسی با شکست روبهرو شد. اینگونه رویکردها سبب شده است تا برخی از افراد از ناامنی در راستای اهداف باجگیرانه و امتیازطلبانهشان بهرهبرداری کنند. متاسفانه حکومت بهجای اقدامهای اساسی و بنیادین در راستای تامین امنیت شهروندان، با سیاستهای مقطعی و غیرقانونی، فرهنگ باجدهی را نهادینه کرده است. سرور دانش، وزیر پیشین تحصیلات، یکی از چهرههایی بود که با حاتمبخشی نمرههای امتیاز و خیراتی، بنیاد یک بدعت بزرگ و تاریخی را بهجا گذاشت و اکنون این روش بهعنوان یک سنت از سوی حلقههای امتیازطلب ادامه پیدا میکند.
روز گذشته زمانیکه بحث برسر امتیاز دادن به فارغان ولایات ناامن در مجلس نمایندگان مطرح شد، یکتن از نمایندگان ولایت بغلان اعلام کرد که ولایت آنها نیز ناامن است. متاسفانه سیاست امتیازبخشی به ولایتهای ناامن سبب شده است تا امنیت بهعنوان یک امتیاز بهشمار نرود. اگر چنین رفتارها از سوی حکومت ادامه یابد، ولایات دیگر نیز شاهد ناامنیهای خودساخته خواهند شد تا از این حاتمبخشها بینصیب نمانند. انتظار اساسی این است که حکومت با پدیدهی ناامنی، با منطق و سیاستی سالم، برخورد کند و امنیت را بهعنوان یک دستآورد مهم، مورد تمجید و ستایش قرار دهد، در غیر آن با این نوع رفتارها ولایتهای امن نیز بهدست باشندگان آن، ناامن و باجگیری به یک فرهنگ عموم بدل خواهد شد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد